در سال 1991 اسنایدر و همکارانش تعریف زیر را برای امید ارائه دادند : « امید یک حالت انگیزشی مثبت است که بر هماهنگی حسی موفقیت آمیز ، کارگزار فکر ( انرژی رهبری کننده هدف ) و راه های رسیدن به هدف ( نقشه کشی برای رسیدن به هدف ) استوار است » (اسنایدر ، آروینگ [1] و آندرسون [2] ، 1991 ). این تعریف دارای سه جزء هدفها ، راههای وشیوه های تفکر وکارگزاری فکر است تعریف این مفاهیم به شرح زیر است :
بسیاری از افراد واژه امید را با آرزو و خوش بینی مترادف می دانند در حالی که این سه، معانی متفاوتی دارند. آرزو معمولا میلی خاص است و تقریبا به اموری که نتایج مثبتی از آنها انتظار می رود، اشاره دارد. خوش بینی نیز در ابتدا بر جنبه های مثبت یک موفقیت تاکید دارد و اکثر افراد به خوش بینی به عنوان یک ویژگی مثبت فکر می کنند در حالی که گاهی خوش بینی به دلیل ماهیت ویژه اش مانع می گردد که افراد برنامه های روشنی برای آرزوهای خود داشته باشند. آرزو و خوش بینی، هر دو نقش هایی در زندگی ما دارند ولی برای زندگی کردن در شرایط دشوار یا زندگی همراه با بیماری های مزمنی مانند سرطان که جنبه های منفی دارند، نیاز به یک احساس قوی تری تحت عنوان امید وجود دارد...
مشاوره و روان درمانی می تواند یک چهار چوب عالی رویارویی با موضوعات وجودی باشد. کوری(1990) اهداف یک گروه وجودگرا را به عنوان کمک کردن به افراد برای تعهد دادن به سفری طولانی مدت برای کشف خود(خودکاوی)، ذکر می کند. فضای حاکم بر یک گروه به افراد در جستجوی درمان کمک می کند تا به تجارب ذهنی خودشان توجه کنند در حالی که این تجارب را با دیگران که دارای اهداف مشابه هستند سهیم می دانند.